loading...
هیئت جوانان بنی هاشم(ع)
جوانان بنی هاشم(ع) بازدید : 5 شنبه 08 شهریور 1393 نظرات (0)

 

خادم حضرت اباالفضل(ع) كه 36 سال در اين شغل بوده و از 12نسل قبل در اين شغل بوده‌‌اند، بخشي از معجزات و كرامات و مشاهدات خود را از علمدار كربلا بيان كرد.

بنابر گفته شيخ عباس 74 ساله كه هم اكنون ظاهرا به بيماري‌هاي ريوي مبتلا شده و در يك خانه قديمي و كوچك در يكي از كوچه‌هاي پشت حرم حضرت اباالفضل در پلاك 10 زندگي مي‌كند روي ديوار آن پلاك كوچكي نوشته شيخ عباس محمد علي الكشوان، در حياط كوچك اين خانه جنوبي يك نفر اصل خرما و يك اصله مو انگور قرار دارد، اين خادم قديمي خاطرات فراواني دارد.

*شفاي نابينا توسط دو دست بريده سقاي كربلا

شيخ عباس با ذكر معجزه‌اي از حضرت اباالفضل گفت: در يك روز جمعه در حرم حضور داشتم كه يك تاجر نابينا با پسرش آمده بودند و فرزند او سراغ من را گرفت در ايوان طلا نشسته بودم، گفت: حاج عباس كليدهاي حرم در دست توست بيا پدرم با تو كار دارد كه پدر نابينايش در بيرون نشسته بود و گفت: از تو تقاضايي دارم پارچه سبزي را به دور گردنم بيانداز و من را به زور به داخل حرم بكشان در حالي كه من از آمدن امتناع خواهم كرد. هر چه گفتم آقا اين كار درست نيست و مردم مي‌بينند هم تو را مي‌شناسند و هم مرا مي‌شناسند و اين خوب نيست اما او قبول نكرد، در حالي كه نزديك ظهر جمعه بود. وقتي علت را جويا شدم فرزندانش گفتند صدام با ريختن اسيد در چشمان پدرمان او را از ناحيه 2 چشم نابينا كرده و هر جاي دنيا برده‌ايم هيچ دكتري امكان مداواي او را ندارد و گفته‌اند امكان برگشت بينايي وجود ندارد. 
شيخ عباس ادامه داد: در خواب ديده‌ام كه به من گفته‌اند، دكتر ناصح به پيش علمدار كربلا برو وگرنه هيچ راه مداوا وجود ندارد. 
شيخ عباس گفت: وقتي به او گفتم عينك دودي‌اش را برداشت، استخوان‌هاي چشم او نيز معلوم بود و به ترتيبي كه درخواست كرده بود او را به زور به داخل حرم مي‌كشاندند در حالي كه زوار و مردم نظاره‌گر اين صحنه بودند در روز اول هيچ اتفاقي نيفتاد و سپس اين دكتر ناصح تصميم مي‌گيرد روزه بگيرد و در كنار ضريح متوسل مي‌شود و گفته بودند كه اين پارچه را به روي من بيندازيد و همان جا دستش را به درون ضريح حلقه زده بود كه ناگاه ديديم كه خوابش برده و دستش به پايين افتاد. وقتي رفتيم پارچه را از روي سرش برداشتيم او گفت: شيخ عباس من تو را مي‌بينم و بعد گفتم چگونه شفا پيدا كردي، گفت در خواب ديدم دو دست بريده شده از داخل ضريح بيرون آمدند و بر روي چشمانم كشيده شد و پس از آن احساس كردم شفا پيدا كردم و اكنون اولين نفر تو را مي‌بينم. 
شيخ عباس ادامه داد: وقتي جستجو كردم فهميدم اين فرد آدم نيكوكاري است، فرزندان او در بغداد داروخانه دارند و بيماران را مداوا مي‌كنند و حتي 25 درصد از اوقات خود را بدون پول به مداواي بيماران مي‌پردازد و حتي بهاي دارو را از مستمندان نمي‌گيرند و دست مردم بيچاره را مي‌گيرند و به خاطر همين خيرخواهي‌ها در خواب به او گفته شده بود كه شفاي او نزد علمدار كربلا است. 
شيخ عباس ادامه داد: وقتي معجزه‌اي مي‌شد كليدار آن را به استاندار و مرجع ديني بايد گزارش مي‌داد كه در آن زمان به سيد محمد ابراهيم قزويني مرجع وقت گزارش كرديم و پس از ثبت اين واقعه او را بر روي يك ميز قرار داده‌ايم و براي مردم جريان را بازگو كرد و پس از آن بلافاصله از بين مردم او را خارج كرديم وگرنه مردم لباس‌هاي او را به خاطر تبرك تكه پاره مي‌كردند. 
وي گفت: در خواب صدايي امد و گفت: دكتر ناصح همه پزشكان اميدت را نااميد كردن، اما از اين درگاه تو را نااميد نمي‌كنيم و دو دست بريده از ضريح بيرون آمدند و بر روي سر و چشمم كشيده شد كه در خواب ديدم چشمانم خوب شده و اكنون مي‌توانم همه مردم را ببينم. 
شيخ عباس گفت: به پسران دكتر ناصح گفتم پدرتان را ببريد و اجازه ندهيد كه صدام از اين قضيه بويي ببرد وگرنه بغض او بيشتر خواهد شد و دوباره بلايي سر پدرتان خواهد آورد. آري صدام به خاطر بغض خود عده‌اي از شيعيان را كه اهل فضل و يا دانش بودند را با وسايلي كر و كور مي‌كرد و آنها را از زندگي نااميد مي‌ساخت.

* آبي كه شرمنده سقاست

شيخ عباس در ادامه در مورد جريان آب دور قبر علمدار كربلا گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت كه از 400 سال قبل كه آب لوله‌كشي نبود اين آب مرتب مي‌جوشيد و از يك طرف وارد و از طرف ديگر خارج مي‌شد كه مزه و طعم آن آب از بهترين آب معدني امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم مي‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرك استفاده مي‌كردند كه آب در تابستان خنك و در زمستان گرم بود، اما يك فرد از خدا بي‌خبر آمد به بهانه اينكه يك تركي در ديوار حرم اباالفضل پيدا شده گفت، مي‌خواهم آزمايش كنم اين اب از كجا مي‌آيد و بعد آن دو چشم را كور كرد و هر چه تلاش كردند، نتوانستند آن دو چشمه احيا شود اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسيد و آن آب اينقدر چشم‌هاي كور شده را شفا مي‌داد و از 50 سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده نشود نه كم و نه زياد مي‌شود. 
وي ادامه داد: شما به خوبي مي‌دانيد اگر آب به مدت 10 روز در يك جا بماند گنديده مي‌شود، اما اين آب با وجود اينكه درب ورودي آن بسته شده مانند گلاب مي‌ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسيار تازه و معطر مانده است. 
شيخ عباس ادامه داد: اين آب به ارتفاع يك متر بالاتر از قبر قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من اين‌ها را به چشم خود ديده‌ام و بارها شاهد بوده‌ام چقدر افراد كور وارد حرم شده و چند قطره از اين آب در چشمان آنها ريخته شده و بينا شده‌اند و يا افرادي داراي امراض پوستي و سرطاني با استفاده از اين آب شفا پيدا كرده‌اند. 
وي ادامه داد: مگر آب درياي رحمت اباالفضل تمام مي‌شود. 
وي افزود: هم اكنون در بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره كوچكي قرار دارد كه وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه كنيد از آن مرتب بوي گلاب مي‌ايد و اين همان آبي است كه متأسفانه خادمان كنوني در ورودي آن را و راه رسيدگي به سرداب را به روي زوار بسته‌اند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
این سایت توسط جوانان هیئت بنی هاشم(ع) در راستای اظلاع رسانی و آرشیو جلسات راه اندازی شده است ، انشاالله که مورد قبول حضرت حق قرار بگیرد. و من الله توفیق یا علی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 6
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 14
  • بازدید سال : 23
  • بازدید کلی : 230
  • کدهای اختصاصی

    كد نوحه

    كد مداحی